نمیدونم ظرفیت وجودیم چقدر جا داره و تا چه اندازه میتونم همه چی رو توش جا بدم بازم میگم توکل به خدا هنوز هیچ خبری از ها نیست
مشکلات یکی پس از دیگری ظاهر میشن اولش خودم رو میبازم بعدش که به خودم میام باز امیدوار میشم
این مدت درگیر سیل بودیم و هستیم بدم میاد نمیتونیم با خیال راحت بیرون بریم و ترس سیلاب تو دلمونه
دلم لک زده دو نفری بریم بیرون شام بخوریم توی چمن های ساحلی زیر انداز پهن کنم و چای و میوه و بویژه هندوانه بخوریم اما الان که ساحلی بسته ست تا آقای همسر از سرکار برگرده دوش بگیره نزدیک ده شبه و اون موقع هر دوی ما از خستگیِ کار بیهوشیم
برام دعا کنید تا به آرزوم برسم .ممنونم
درباره این سایت